۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

تشکر ويژه از بازاريان که حاضر نيستند هزينه های سرکوب ملت را قبول کنند و يک هشدار اقتصادی

هزينه های سرکوب ملت در يکسال گذشته و پيش بينی هزينه های بيشتر اين سرکوب در آينده ، برای دولت کودتا دارد سر به فلک می کشد.هزينه هايي از قبيل حقوق و مزايا برای مزدوران ،برگزاری راهپيماييها و تجمعات حکومتی ، تهيه ادوات سرکوب از جمله باتوم وگاز اشک آور و لباس و تجهيزات موتوری ،افزايش حقوق و کمکهای بلاعوض به کارکنان و کارمندان ادارات مختلف دولتی و امنيتی برای اينکه نارضايتی آنها فروکش کند و از کودتاچيان رضايت نسبی داشته باشند و .... از طرف ديگر فشار حاصل از تحريمهای بين المللی از جمله در مورد بنزين باعث شده است که دولت کودتا ، به فکر بودجه تهيه بنزين، از بازار سياه و البته با قيمتهای بالاتر باشد.در سوی ديگر ماجرا ، کودتاچيان با طرحها و پروژه های نيمه کاره ای که در طول سفرهای به اصطلاح استانی ، به تصويب رسانده اند درگير هستند که بين 10 تا 30 درصد از پروژه ها به اجرا درآمده و بودجه آن 10 تا 30 درصد پرداخت شده و برای ادامه کار به بودجه نياز دارد و پرداخت نشدن آن بودجه ها يعنی ايجاد نارضايتی از بی کفايتی کودتاچيان در سراسر کشور.کودتاچيان در زمانی، دوره می افتادند در سراسر کشور و برای عوام فريبی به صورت کيلويي و بی حساب و کتاب پروژه تصويب می کردند ، با 10 تا 20 درصد بودجه پروژه، آنرا شروع می کردند اکنون سررسيد قسطهای بعدی آنها سرآمده است.

يک سوی ديگر ماجرا ، هزينه های بين المللی کودتاچيان است و باجهايي است که آنها بايد به کشورهای دست چندم جهان بپردازند تا وجهه بين المللی خود را حفظ کنند.از هزينه های «اميرالمومنين» خوانی احمدی نژاد در مالی گرفته تا باجهايي که به سريلانکا و ونزوئلا و ... می پردازند تا به خيال خود در سطح جهان هم پيمان داشته باشند و در مقابل غرب بايستند، تا هزينه های خرابکاری در کشورهای ديگر.

به همه اين هزينه های اضافه کنيد ، بخور بخور ، حاضر در سطح سران سپاه را که هيچ کدام از سرداران خود را کمتر از محصولی نمی بينند و با توجه به اوضاع و احوال کشور بايد بار خود و هفت پشت خود را در اين شرايط ببندند که در صورت سرنگونی بتوانند ، زنده باشند.

با همه اين اوضاع ، طرح هدفمند کردن يارانه ها نيز در پيش است که کودتاچيان قول پرداخت پول به مردم را داده اند و اگر چه قرار است اين پول را از طريق گران کردن حاملهای انرژی به مردم بپردازند ، ولی اول بايد اين پول از مردم وصول شود و بعد بين آنها و يا قسمتی از آنها تقسيم شود که چون در حال حاضر معلوم نيست که آيا مردم قيمتهای بالا را پرداخت می کنند و يا نه ؟ بنابراين کودتاچيان بايد قسمتی از بودجه آنرا برای زمين نخوردن طرح ، در اختيار داشته باشند.

مجموع تمام اين هزينه ها باعث شده است که کودتاچيان به فکر تهيه پول بيافتند که اکنون ديگر پول نفت نيز جوابگوي آن نيست و به ته صندوق ذخيره ارزی نيز آب بسته اند..پس از آنکه تسلط بر دانشگاه آزاد برای آنها ميسر نشد ، بدنبال اين هستند که قسمتی از کسری بودجه خود را از طريق ماليات ار بازاريان تهيه کنند. و اينجاست که بازاريان ، با اعتصابات خود ، از پرداخت هزينه سرکوب ملت سرباز می زنند که جای تشکر ويژه دارد.

از آنجا که کودتاچيان نشان داده اند که به هيچ هنجار اخلاقی و متعارف و هيچ معيار و شاخص علمی و جهانی ، پايبند نيستند ، هيچ بعيد نيست که پس از نااميدی از يافتن منبعی برای جبران هزينه های خود(مثل دانشگاه آزاد و يا ماليات بر بازاريان و ....) دست به يک حرکت انتحاری زده و شروع به چاپ اسکناسها و ايران چکهای بدون پشتوانه و تزريق آنها در بازار کنند.حکم شرعی و عقلی آنها برای اين تزريق نقدينگی بدون پشتوانه نيز می تواند برای «حفظ نظام» باشد که براحتی قابل احصاء از بالاترين مراجع مذهبی و حکومتی نظام است.در آن صورت کشور دوباره شوک اقتصادی سالهای 85 و 86 را شاهد خواهد بود که طومار اقتصادی مملکت را برای سالها خواهد پيچيد.هشدار اينکه در مقابل اينگونه حرکتهای انتحاری کودتاچيان که به آخر خط رسيده اند و برای يک روز بيشتر بودن بر مسند قدرت حاضرند ، تمام هستی مملکت را به باد دهند ، بايد هوشيار بود.و به موقع اطلاع رسانی کرد.ماموريت ويژه آن دسته از اصولگرايانی که در قدرت هستند و به اخبار و اطلاعات درون دولت کودتا دسترسی دارند و به اندازه يک هزارم عشق و علاقه خود به «ولايت فقيه» به کشور وملت خود عشق دارند ،می تواند اين باشد که در مقابل حرکتهای انتخاری دولت کودتا ، برای جبران بودجه هزينه ها ، هوشيار بوده و با اطلاع رسانی در شبکه های اجتماعی ، هزينه اينگونه عملياتهای انتحاری کودتاچيان را بالابرده و در به تاراج نرفتن کشور و ملت خود سهيم باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر