۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

خ.ر. در دادگاه عدل الهی

فرض کنيد که اکنون قيامت شده است و دادگاه عدل الهی مشغول رسيدگی به پرونده خ.ر. در دنيا است.

دادگاه عدل الهی : چرا در روی زمين به مردم ظلم کردی؟ چرا تظاهرات آرام مردم را به خاک و خون کشيدی ؟ چرا حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را از بندگان من سلب کردی؟

خ.ر. : بارالها ، بنده خود را نماينده تو در روی زمين می دانستم و حکومت خود را ادامه حکومت فرستادگان و انبياء تو بر روی زمين می پنداشتم.هيچگاه هم اينرا پنهان نکردم و به صورت صريح اعلام کردم که من در مقام نيابت امام زمان هستم.اگر تو با کارهای من مخالف بودی و آنها را ظلم و ستم می دانستی ، پس چرا جلوی مرا نگرفتی؟ چرا از قدرت و نيروهايت استفاده نکردی که به همه اعلام کنی که من نماينده تو نيستم ؟تو که بر همه چيز آگاه هستی ، مگر نه؟ اگر اعمال من را ظلم و ستم بر مردم می دانستی ، تو که بر اعمال و نيات خالصانه من و هر آنچه در دنيا می گذشت،آگاه بودی ، پس چرا ساکت ماندی و اجازه دادی که من به ظلم و ستم خود بر مردم ، به گمان اينکه در راه تو دارم قدم بر می دارم ، ادامه دهم و اقدام کنم؟

حال اگر گناهی صورت گرفته باشد ، مقصر منم که نمی دانستم و گمان می کردم که همه کارهای من در راه تو و برای رضای تو است يا تويي که می دانستی اين گونه نيست و ساکت ماندی؟

۱ نظر: