۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

اعتراف ضمنی به عدم کارايي نظام «ولايت فقيه» در کلام سينه چاکان «ولايت»

طرفداران و سينه چاکان «ولايت فقيه» وقتی در مقام پاسخگويي به اين سوال بر می آيند که اگر اين نظام از طرف خداست و ولی فقيه نماينده خدا بر روی زمين است پس چرا اينقدر ناکارامد است ؟ ، معمولا سعی مي کنند که تقصيرها را به گردن ديگران بياندازند و «ولی فقيه»شان را از تمام تقصيرها و قصورات مبرا بدانند.مثلا می گويند مشکل در آقا نيست بلکه مشکل در اطرافيان است که به حرف آقا گوش نمی دهند.
يا مثلا همين امروز که توکلی در مجلس نطق کرد ، برای اينکه نشان دهد خيلی سينه چاک ولايت است و دست «ولی فقيه» در کشتار جوانان در کهريزک در کار نيست و يا او هيچ نقشی در حمله به کوي دانشگاه نداشته است ، يک جمله «علی رغم دستور اکيد مقام معظم رهبری» می بندد تنگ حرفهايش تا نشان دهد که ، «ولی فقيه» از اين کشتارها مبرا است.يعنی علی رغم اينکه نشان می دهد توکلی وجود مشکلات در قوه قضاييه و بی عدالتی ها را می فهمد ولی از فهميدن علت و ريشه آن، عاجز است و شروع به دادن آدرس غلط می کند.
کلا اگر به کلام تمام سينه چاکان ولايت گوش کنيم ، همه آنها به ناکارامديها اعتراف دارند ، ولی هيچ وقت آنرا به حساب «ولی فقيه» و سيستم ديکتاتورگونه نظام «ولايت فقيه» نمی گذارند و به حساب ديگران می گذارند.ديگرانی که با بازيگوشی حرف آقا را عملی نمی کنند.
در کلام اين سينه چاکان ، نکته ظريفی در اثبات عدم کارايي «ولايت فقيه» وجود دارد و آن اينکه، آخر چگونه می شود اين همه اختيار و قدرت را به صورت مادام العمر به شخصی داد ،که هيچ کس به او گوش نمی کند؟ چگونه می شود که سرنوشت حيات و ممات يک ملت را با سرنوشت يک شخص به نام «ولی فقيه» گره زد و تازه اعتراف هم کرد که هيچ کس به او گوش نمی کند.وقتی رييس قوه قضاييه که به صورت مستقيم از طرف «ولی فقيه» انتخاب می شود ، تمام کارهايش «علی رغم دستور اکيد مقام معظم رهبری» است ، پس از ديگرانی که به واسطه، توسط او انتخاب می شوند ، چه انتظاری هست؟البته در رده های بالا خودشان می دانند که چه خبر است و علت و معلولها را خوب می شناسند ولی چون سر در آخور «ولايت» دارند ، اينگونه حرف می زنند ، غصه آنجاست که اينگونه استدلالها ، از زبان افراد ساده و از همه چيز بی خبر شنيده شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر